پسرعموم اینا خونه مون بودن...بعد این پسرش 3-2 سالشه از پله افتاد زانوش یه کوچولو زخم شد و خون اومد! باباش بغلش کرد گفت: الان بوسش میکنم خوب میشه! بوسش کرد و گفت: دیدی خوب شد؟ بچه ش با گریه گفت: گه خوردی! کوو؟؟؟ اونوقت من بچه بودم سرم میخورد یه جا ضربه مغزی میشدم مامانم میگفت بیا بوس کنم خوب شه! منم میدوئیدم میرفتم اون بوس میکرد و سر من عینِ اسکلا خوب میشد!
بخواب جوجه کوچولو ..بخواب گلم بخواب نفسم.. عسلکم بخواب.. بخواب دیگه.. ذلیل شی ..بخواب کره خر.. بخواب کشتی منو.. بتمرگ.. گــــــــــــه خورد هرکی دلش بچه خواست ..خدا منو بکشه بخواااااااااااااااااااااااااااااااااااب :|
ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﻴﺶ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﻣﺤﺒﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﻳﻜﻢ ﺑﺘﺎﺩﻳﻦ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﻢ،ﺭﻓﺘﻢ ﭘﻴﺶ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺳﺮﻓﻪ ﻛﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ:ﻭﺍﻱ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﻴﺎﺭﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺯﺩ ﺗﻮ ﺳﺮﻡ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﺑﺲ ﻛﻪ ﻣﻴﺮﻱ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻛﻮﻓﺘﻲ |: ﺑﺮﻭ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻓﺮﺷﺎﻣﻮ ﻛﺜﻴﻒ ﻛﺮﺩﻱ ! ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻛﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻧﮕﺎ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻛﻮﭼﻴﻜﻢ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ ﺑﺎﻻ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻴﭙﺮﻳﺪ ﻭ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺁﺥ ﺟﻮﻥ ﺍﮔﻪ ﺑﻤﻴﺮﻱ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﻣﺎﻟﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﺸﻪ ! |: